اطلاعات تماس
  • آدرس :
توضیحات
فرشته یمینی شریف در سال 1339 در خانواده ادبی دوست و در فضایی سرشار از شعر و ادبیات و هنر چشم به جهان گشود . از همان کودکی با شعر آشنا شد و خود به سرودن شعر و نوشتن داستان پرداخت . در سیزده سالگی ، دل به نقاشی بست و بی آنکه آموزش منظمی در عرصه های هنرهای تجسمی دیده باشد ، به نقاشی روی آورد. در نوزده سالگی به کارگاه نقاشی نیما پتگر رفت ، به طور جدی آموزش را آغاز کرد و هنگامی که تجربه یی بدهم آورد به تدریس نقاشی به کودکان مشغول شد .
از دیدگاه یمینی شریف ، نقاشی و شعر دو قلمرو عاشقانه و در هم تنیده است . هر دو به راه یک هدف اند ، بیانگر روایتی همسان اند و از همین رهگذر هم هست که نقاشی اش در شعر و شعرش در نقاشی نمود می یابد . در کارهای او دو مشخصه ی اصلی دیده می شود : یکی پرداختن به زیبایی و بهره جویی  افراطگرانه از رنگ ، و دیگری ، تمایل آشکار نسبت به ترکیب بندی های ساده اما پروقار . آنچه به کار یمینی شریف گیرایی می بخشد ، حالت و وجه نقاشی اوست . این وجه پیش از اندیشیدن به این که چه چیز را نقاشی کرده است ، و حتی پیش از شناسایی مضمون و عناصر آن ، خود را به درخ می کشد و هیچ گاه زیر سیطره ی تعبیر و تفسیر مضمون قرار نمی گیرد . در نگاه نخست ، تنها یک چیز در پرده ی نقاشی او اتفاق می افتد اما با نگاهی دقیق تر ، همین رویداد ساده ، چند سویه و چند لایه می شود . این نشانه ی دوری گرفتن از نقاشی های تک مضمونی و میثاق های بازدارنده است . حاصل نگرش مدرن به هنر نقاشی است که در آن پیچیدگی عوامل و عناصر با سادگی ترکیب بندی به هم می آمیزند و در هم تنیده می شوند . یمینی شریف در پاره یی از نقاشی هایش خود را درگیر همان مسئله یی می کند که بسیاری از نقاشان و طراحان از سزان به این سو درگیر آن بوده اند ، یغنی توهمی بودن خطهای کناره نما که از یک سو حجم را از فضا جدا می کند و از سوی دیگر فاصله ی عناصر پرده را از تماشاگر مشخص می سازد . گاه این خطها را در فضا محو و سیال می کند و گاه بر حضور آن تأکید می ورزد . برخی از نقاشی های یمینی شریف به سبس بهره جویی از نمادهای آشنا شکلی نمادین پیدا می کند . در شماری از کارهایش حضور آشکار یا تلویحی پرنده را می توان دید و باز شناخت . از دیدگاه رمانتیک ها پرنده نماد پرواز و رهایی بود ، ابزاری برای دستیابی به جهانی دیگر ، اما در نقاشی های یمینی شریف ، پرنده از پذیرش هرگونه تعبیر و تفسیر خاص تن می زند و ایماژی را شکل می دهد که باید از طریق آن به چیزی دیگر اندیشید ، چیزی مانند یک شعر آشنا ، یک گفت و گوی با خود در تنهایی و در نهایت به فرایند نقاشی ، آنچه می آفریند چیزی است در مرزهای سیال خیال اندیشی و هنر ،  ایماژهایی هم که پدید می آورد بیشتر بصری و تجسمی است تا تمثیلی و نمادین ، بازنمایی نمادگرایانه نوعی پویشگری و جست و جو برای سر در آوردن از رمز و راز هستی است و از همین رهگذر هم هست که در ساختار و معنا مبهم و تو در تو به نظر می آید . در نقاشی یمینی شریف هر دلالتگر نمادگرایانه در ظاهر ما به ازای بیرونی خود را دارد اما واقیعت آن است که ارجاعات بیرونی معنایی مشخص را نمی پذیرد و به اشاراتی ذهنی برای یافتن معنا شباهت می یابند . حتی آنجا که به اهورا و اهریمن به عنوان نمادهای خیر و شر می پردازد ، تابع میثاق های شمایل نگارانه نیست و تشخیص آن دو را از یکدیگر ناممکن می نمایاند . نمی خواهد با نقاشی اش عرصه یی برای خیال بافی های تماشاگر فراهم آورد و به خیال اندیشی هایش دامن بزند . می خواهد تماشاگر احساس کند که به چیزی بیرون از پیش اندیشه ها و خود شیفتگی های خود چشم دوخته است .
نظرات کاربران

لطفا به این کسب و کار امتیاز بدید و نظر خودتون رو درباره این کسب و کار بنویسید