درباره کتاب اول

کتاب اول و لوگوی زیبای آن دستمایه عباس کیارستمی کارگردان فقید کشورمان است.
کیارستمی معتقد بود قبل از انقلاب پیش از اینکه کارگردان سینما بشود در عرصه تبلیغات هنر خود را به منصه ظهور گذاشته است.
در سالهای دهه هفتاد تصمیم گرفت که یک بار دیگر به عرصه تبلیغات بازگردد و درست در همین ایام بود که من شانس آوردم و موضوع کار یک یلوپیجز ایرانی که موضوع کار من شده بود، توجه او را به خود جلب کرد و لذا طراحی و هدایت کمپین تبلیغاتی آنرا با صمیم قلب پذیرفت.
عباس کیارستمی آن روزها تازه از ساخت فیلم زیر درختان زیتون و موفقیت های بین المللی آن فارغ شده بود که با محمد احصایی خطاط، گرافیست و نقاش بنام، باتفاق تشریک مساعی کردند و خودش نام کتاب اول را برای یک یلوپیجز ایرانی انتخاب کرد و از محمد احصایی خواست که این نام را با زیباترین و ساده ترین و در عین حال با ایجاد ابهام در آن، به یک لوگوی جاودانه تبدیل کند.
بعد از آن بلافاصله تمام تلاشش را به کار گرفت تا به نحوی این لوگو را برای آغاز یک تبلیغات بسته در هاله ای از ابهام فرو ببرد. این شد که ( ا و ب ) را نگه داشت و مابقی قسمتهای لوگو را حذف کرد. 15 روز ونیم با همین شکل مبهم همه رسانه ها را با برنامه ریزی که خودش ترتیب داد با کار او پر کردیم. بعد از چهل و پنج روز که همه مردم از این حرکت او بسیار غافلگیر شده بودند لیستی از همه چیزهایی که می شد با ترکیب ( ا و ب ) نوشت، مانند کتاب اوستا کباب اوستا و ... را به من داد و می گفت اگر بتوانی یک نفر را بفرستی و از او بخواهی که با اسپری انبوه تابلوهای شهری را با این نامها پرکند این کمپین تکمیل می شود. در مرحله آخر جمله توصیفی ( بانک اطلاعات شهری ) را در کنار این لوگو اضافه کرد و به یکباره به من گفت من تمام کاری را که می توانستم برای کتاب اول انجام دهم را انجام دادم و چیز دیگری لازم نیست.
حقیقتا هم همین شد.
کتاب اول به عنوان بهترین و برجسته ترین و در عین حال موثرترین تبلیغ دهه هفتاد از طرف اکثر صاحب نظران شناخته شد.
اکنون که بیست سال از آن روزها می گذرد هنوز که هنوز است نام و لوگوی کتاب اول به اعتبار تلاش و توجه کارگردان برجسته کشورمان مرحوم عباس کیارستمی در اذهان عمومی مردم کشور عزیزمان ایران می درخشد
خداوند این مرد عارف و بزرگ مرد سینمای ایران را غریق رحمت کند.